Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، خبرنگار همشهری سرنخ سال ۸۸ در گزارش جالب سراغ یک مهندس کامپیورتر رفته بود که با وجود از دست دادن بینایی ناامید نشده و توانسته بود مسیر موفقیت‌هایش را ادامه بدهد. این گزارش جالب را تا انتها بخوانید که نکات جالبی دارد:

الان فقط در سه وضعیت می‌توانید او را ببینید؛ یا پای کامپیوتر یا در حال آموزش این تکنولوژی به شاگردانش یا تا دیر وقت در حال نوشتن کتاب در مورد رایانه.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امکان ندارد!؟ گزارشش را بخوانید تا باور کنید.

چقدر یادآوری آن خاطره تلخ مهندس را ناراحت می‌کند. لازم نبود پزشک معالجش آن قدر بد خبر نابینایی‌اش را به او بدهد؛ «خیلی خونسرد گفت چشم‌هایت از این به بعد دیگر نمی‌بینند. اولش فکر کردم منظورش این است که چشم‌هایم ضعیف شده. گفتم خب، الان باید چه کار کنم؟ عینک بده. دوباره با لحن بدی گفت آقا جان، گفتم ‌داری برای همیشه بینایی‌ات را از دست می‌دهی. چی‌چی رو عینک بده!» سال ۱۳۴۹، نصرالله دانشجوی سال اول رشته مکانیک بود و فقط چند ماه مانده بود تا در ترم دوم ثبت نام کند اما چند وقتی بود که چشم‌هایش همه چیز به خصوص تخته‌سیاه کلاس را تار می‌دیدند؛ «چشم‌هایم که ضعیف نبودند، شب بیداری زیاد هم نداشتم؛ پس رفتم پیش چشم‌پزشک. دکتر هم بعد از معاینه نه گذاشت و نه برداشت، خیلی راحت گفت آقا شما به آرپی که یک بیماری ارثی است، مبتلا هستید.

پدر و مادر من با هم فامیل بودند. دیگر همه چیز تمام شده بود». منظور مهندس رضایی بینایی‌اش است، نه تلاش و روی پا ایستادن. او قرار بود مهندس مکانیک بشود اما با این بیماری تقدیرش طوردیگری رقم خورد.  

دانشجو به جای استاد

در دوران دانشجویی، همه استادان دانشگاه حساب دیگری روی نصرالله باز کرده بودند. زمان زیادی به نابینایی این دانشجوی نمونه که آن موقع فقط ۲۲ سال سن داشت، نمانده بود. بیماری آرپی ذره ذره داشت بینایی‌اش را می‌گرفت اما؛ «بیشتر از اینکه به فکر نابیناشدنم باشم، نگران این بودم که درسم را چطور ادامه بدهم».

بیماری آرپی یک بیماری ژنتیکی است که شبکیه چشم را درگیر می‌کند و به تدریج به از دست دادن کامل بینایی فرد منجر می‌شود. نابینا شدن نصرالله، دانشجوی نمونه دانشگاه موضوعی نبود که رئیس دانشگاه به راحتی از آن بگذرد؛ «آقای رضایی! هر کاری که از دستمان بربیاید برای جلوگیری از نابینا شدن شما انجام می‌دهیم.» اما کار از کار گذشته بود.  

وقت انتخاب واحد برای ترم بعد رسیده بود و نصرالله با اینکه خیلی به مهندسی مکانیک علاقه داشت، وقتی دید نمی‌تواند در این رشته ادامه تحصیل بدهد، دنبال راه چاره گشت؛ «اولین کاری که کردم این بود که تابستان به جای اینکه در رشته مکانیک انتخاب واحد کنم، تغییر رشته دادم به رشته علوم کامپیوتر که جزو رشته‌های جدید دانشگاهی بود. راستش احساس می‌کردم که ۵۰سال بعد این رشته حرف اول را در دنیا خواهد زد». که واقعا هم احساسش درست از آب درآمد و همین‌طور شد.  

دنیا در تسخیر کامپیوتر 

آقای مهندس با ته لهجه اصفهانی که کمی چاشنی طنز دارد، ادامه می‌دهد: «بعد از حرف دکتر با خودم فکر کردم که خب، حالا باید چه‌کار کنم؟ اگر بروم یک گوشه بگیرم بخوابم و دست به هیچ کاری نزنم، مشکلم حل می‌شود؟ اگر همه چیز را رها کنم، آخرش چه می‌شود. بهتر نیست روی پای خودم بایستم؟ نشستم دودوتا چهارتا کردم و دیدم نه، بهتر است راه دوم را انتخاب کنم». 

با عالم و آدم هم نه دعوا کرد، نه لجبازی؛ «آخر اگر لجبازی می‌کردم، اولین کسی که ضرر می‌کرد، خودم بودم. موقعی که بینایی‌ام را از دست دادم، دانشجوی جوانی بودم و بیشتر به این فکر می‌کردم که با پیشرفت در این رشته به کسانی که مثل خودم نابینا هستند، کمک کنم». 

   مگر می شود آدم این همه علاقه بچه ها به یاد گرفتن کامپیوتر را ببیند ولی به آنها یاد ندهد.مهندس رضایی هم این همه شور و علاقه را دید که حالا در بست در اختیار شاگردان نابینایش است

اگر به قول خودش گوشه خانه می‌گرفت و می‌خوابید، از طرف آموزش و پرورش و دارایی مدام برایش پیغام پسغام نمی‌فرستادند که آقای رضایی برای ما افتخار است که در خدمت شما باشیم چون نصرالله در رشته‌ای مهارت پیدا کرده بود که کمتر کسی در آن سررشته داشت؛ «به نظر خودم شغل معلمی آن موقع بهترین شغلی بود که یک نابینا می‌توانست داشته باشد. خودم هم به این کار علاقه داشتم».

از طرز صحبت کردنش معلوم است که حسرت زمانی را می‌خورد که به یک شانس پشت پا زد؛ «سال۱۳۵۴ زد و اسمم جزو دانشجوهای بورسیه‌ای درآمد تا برای ادامه تحصیل به کشور آمریکا بروم اما نابینایی و سختی این کار باعث شد نروم». اما در عوض بیکار ننشست و زبان مینی اسمبل اختراع کرد تا؛ «دانشجویان فوق لیسانس با استفاده از آن بتوانند برنامه کامپیوتری بنویسند». در نوشتن این کتاب یکی از دوستان نصرالله به او کمک کرد.

مهندس جوان گزارش ما می‌گفت، دوستش هم می‌نوشت. تازه به گوشش رسیده بود که خارجی‌ها هم درباره یاد دادن کامپیوتر به نابینایان دارند کارهایی می‌کنند و دنبال این بود که ته و توی قضیه را دربیاورد. حالا باز بگویید امکان ندارد یک نابینا با کامپیوتر کار کند. کار نشد ندارد.    

اولین کامپیوتر

نصرالله سال ۵۴ در آموزش و پرورش استخدام شد و شد آقا معلم بچه‌های بینا.  گذشت تا سال ۱۳۶۷ که بالاخره کامپیوتری خرید و برنامه‌ای رویش نصب کرد تا معلمان با گوش کردن به آن بتوانند به شاگردانشان کامپیوتر درس بدهند. آن قدر سرش گرم مدرسه و شاگردانش بود تا یک کم سرش خلوت شد؛ «دیدم که مسؤولان مدارس تیزهوشان و مدرسه‌های معمولی از من برای تدریس دعوت‌کرده‌اند. تمام عشقم این بود که به بچه‌هایی مثل خودم درس بدهم و سال ۱۳۷۱رفتم مدرسه نابینایان».

 انجام هر کاری عشق می‌خواهد که نصرالله داشت. کدام معلمی است که هفت‌ماه از کار و زندگی بزند و این طرف و آن طرف دوندگی کند تا بتواند برای شاگردانش کامپیوتر تهیه کند، تازه نابینا هم باشد؛ «بالاخره دوندگی‌هایم نتیجه داد و کامپیوتری خریدم».  

بچه‌های مدرسه از دیدن کامپیوتر هیجان زده شده بودند، می آمدند پشت در کلاس اما طاقت نمی‌آوردند و می‌گفتند: «آقا معلم، کامپیوتر عجب چیز باحالیه. به ما هم یاد می‌دهید؟». یواشکی گوش کردن درس‌های مهندس رضایی باعث شد تا او شاگردانی تربیت کند که الان با وجود نابینایی بتوانند برنامه‌نویس یکی از شرکت‌های هواپیمایی باشند.  

نه یکی، نه دوتا

سال ۱۳۷۸، مهندس رضایی، اولین کتاب مبانی کامپیوتر و خودآموز جاز (یک نرم‌افزار صوتی و متنی ویژه) را برای نابینایان نوشت. او نویسنده خوش شانسی بود؛ «وقتی کتابم چاپ شد، از مجتمع‌ها و مدارس مختلف سراغم آمدند تا در مدارسشان درس بدهم». سال ۷۸ هم دومین کتابش را به نام «خودآموز اینترنت» چاپ کرد؛ «دو سال قبل هم کتاب «آشنایی با صدای جاز» را نوشتم. هر جا می‌رفتم صدای جاز به راه بود. بچه‌ها خیلی استقبال کرده بودند».

رضایی پارسال در هفت و امسال هم در ۱۴ استان دوره‌های یک هفته‌ای برگزار کرد و به نابینایان درس داد. شهرت کار رضایی به گوش آن‌ور آبی‌ها هم رسیده بود؛ «در کنفرانس مدیریت جهانی اینترنت شرکت کرده و سخنرانی کردم. در ژاپن به موسسه بین‌المللی ارتباطات «i. e. r. n» دعوت شدم و مقاله‌ام را در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات ارائه کردم. مقاله دیگری هم بود با عنوان «آموزش کامپیوتر به نابینایان» که آن را به اتفاق دکتر صدیق نوشتیم و این روش در دمشق ثبت شد». روش‌های آموزش مهندس رضایی آن‌قدر گل کرده که حتی دانشجویان ایرانی خارج از کشور هم کتاب‌هایش را تهیه می‌کنند.  

سخت نگیر

حرف مهندس رضایی منطقی است؛ اینکه وقتی آدم گرسنه می‌شود، سراغ غذا می‌رود و با علاقه آن را می‌خورد. انسان وقتی احساس نیاز کند، سعی می‌کند نیازش را برطرف کند؛ «من هم همین کار را کردم. هر چه بیشتر خودمان را با محیط تطبیق بدهیم، بیشتر در زندگی پیشرفت می‌کنیم». اولین و مهم‌ترین قدم از نظر این آدم با پشتکار، این است که نابینا باید قبول کند که با وضعیت فعلی تنهاست و باید روی پای خودش بایستد. نباید منتظر کمک پدر و مادرش باشد؛ «باید تجربیاتش را در مورد موفقیتش به دیگران هم منتقل کند. این برای من یک اصل بود که هر چه یاد می‌گیرم به دیگران هم یاد بدهم. نابینا باید از کسی که مزاحم خانواده است، به فردی مورد نیاز و مفید برای خانواده و جامعه تبدیل بشود». 

مهندس رضایی سال‌ها پیش ازدواج کرده و سه تا فرزند هم دارد. همسرش می‌گوید ما اصلا احساس نمی‌کنیم نصرالله نابیناست. همان کارهایی که ما می‌کنیم او هم انجام می‌دهد. شاید به همین خاطر باشد که دختر و پسر مهندس هر مشکلی در زمینه کامپیوتر دارند می‌روند سراغ بابا؛ «بابا مطلب برایمان سرچ می‌کنی؟». 

پسرآقای مهندس هم از گرد راه می‌رسد؛ «بابا بلیت قطار برایم رزرو می‌کنی؟». بابا هم کامپیوترش را روشن می‌کند تا خواسته‌های دختر و پسرش را انجام بدهد. نصرالله رضایی پای ثابت مهمانان دعوتی به کنفرانس‌های مختلف در مورد کامپیوتر است. تعجب و ناباوری ما بعد از شنیدن این حرف‌ها اصلا برای مهندس رضایی قابل درک نیست و فقط می‌خندد؛ «آخر کجایش عجیب است؟ همان کارهایی که شما با چشم، پای کامپیوتر انجام می‌دهید، من نابینا هم انجام می‌دهم».  
 

کد خبر 765266 منبع: همشهری سرنخ برچسب‌ها خبر مهم نابینایی معلول و معلولیت کامپیوتر و رایانه

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم نابینایی معلول و معلولیت کامپیوتر و رایانه مهندس رضایی بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۳۷۸۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سنندج؛ خاستگاه فرهنگ و هنر اصیل ایرانی

شهردار سنندج در مراسم هفته سنه گفت: سنندج سرزمین طبیعت، تاریخ و فرهنگ و خاستگاه مشاهیر، مفاخر و هنرمندان بزرگی است که نام و نشان‌شان نه تنها شهره ملی که شهره جهانی دارد. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج، همزمان با هفته سنه، ویژه برنامه‌های مختلفی در سطح شهر سنندج در حال برگزاری است که یکی از آنها رونمایی از سردیس استاد نام‌آوازه عباس کمندی بود و امروز نیز آئین‌های ورزش‌های پهلوانی در پارک روجیار این شهر برگزار شد.

برگزاری 19 عنوان برنامه شاخص در هفته سنندج

سیدانور رشیدی؛ شهردار سنندج از تدوین و برگزاری 19 عنوان برنامه شاخص در هفته سنه در سنندج خبر داد و گفت: همزمان با این ایام نخست از سردیس استاد عباس کمندی هنرمند مطرح و نام آوازه استان رونمایی شد.

وی با بیان اینکه سنندج، سرزمین طبیعت، تاریخ و فرهنگ و خاستگاه مشاهیر، مفاخر و هنرمندان بزرگی است که نام و نشان‌شان شهره جهانی دارد، افزود: این شهر در طول تاریخ همواره مامن و خاستگاه مردان و زنانی بوده است که با شجاعت، جسارت، عشق و ایمان خشت بر خشت نهاده و میراثی اینچین گرانبها و گنجینه‌ای پر از هنر و دانایی و خرد از خویش به یادگار گذاشته‌اند.

شهردار سنندج با بیان اینکه در برنامه‌ریزی برای اجرای ویژه برنامه‌های هفته سنه به هنرهای گوناگون و اقشار و طیف‌های مختلف سنی توجه شده است، گفت: در رویدادها و محتواهایی که در این هفته طراحی شده است هنرهای مختلف از جمله موسیقی، هنرهای تجسمی، عکاسی و غیره را مورد توجه قرار داده‌ایم.

وی اضافه کرد: نمایشگاه کتاب با همکاری اداره‌کل کتابخانه‌های کردستان، دومین جشنواره ورزش پهلوانی، اکران فیلم کارگردان‌های سنندجی به مدت یک هفته اجرای تئاتر خیابانی، برپایی کارگاه و نمایشگاه نقاشی و برپایی ایستگاه نقاشی دیواری کودکان، نمایشگاه صنایع‌دستی، مشاغل خانگی و صنعت‌کاران، نمایشگاه عکس‌های قدیمی شهر سنندج، رونمایی از کتاب و پنل تخصصی موسیقی، کارگاه حکایت‌گویی، قصه‌گویی، موسیقی کودک و نقاشی کودک، همایش مستوره اردلان، مراسم مولودی‌خوانی سنتی و تجلیل از خاندان قرآنی، دومین جشنواره عکاسی و برپایی نمایشگاه به صورت ملی و بین‌المللی با موضوع هفته فرهنگی (سنه) از شاخص‌ترین برنامه‌های هفته سنه در شهر فرهنگی سنندج خواهد بود.

رشیدی به ظرفیت‌های شهر سنندج در حوزه ورزش به ویژه ورزش‌های پهلوانی هم گریزی زد و عنوان کرد: با توجه به اینکه سنندج همواره زادگاه ورزشکاران و قهرمانان ورزشی است در ویژه برنامه‌های هفته سنه به این مهم توجه خاصی صورت گرفته و در همین راستا دومین جشنواره ورزش‌های پهلوانی و زورخانه‌ای طراحی و برگزار می‌شود.

وی بیان کرد: نقش موسیقی خانقاهی در ثبت سنندج به عنوان شهر خلاق موسیقی بی‌بدیل بوده در همین راستا جشنواره مولودی‌خوانی سنتی و تجلیل از خاندان قرآنی در این ایام برگزار خواهد شد.

شهردار سنندج اذعان داشت: در روزهای اخیر شاهد ایثار جان یکی از شهروندان به نام آرمان بنفشی بودیم که برای نجات 4 شهروند گرفتار در چاه جان داد و با پیشنهاد استاندار مسیری به نام این جوان ایثارگر در این مراسم فرهنگی خواهیم داشت.

رشیدی از همراهی تمام دستگاه‌ها و اعضای شورای شهر در اجرای برنامه های شهرداری و از تلاش و همراهی اصحاب رسانه و عکاسان به ویژه رسانه ملی برای پوشش این رویداد فرهنگی تقدیر کرد و ابراز داشت: بدون شک هفته فرهنگی سنه ظرفیتی کم نظیر برای احیای آداب و رسوم اصیل گذشتگان، آشنا کردن نسل امروز با آثار هنرمندان، مفاخر و مشاهیر کرد و خواهد بود و امیدواریم بتوانیم بهترین بهره را از این ظرفیت ببریم.

سنندج زادگاه اساتید و بزرگمردان

رئیس شورای شهر سنندج نیز در این‌ مراسم با بیان اینکه سنندج مهد عقلانیت و آزاداندیشی است، گفت: سنندج، شهر شعر و موسیقی، شهر خلاق موسیقی جهان، شهر آزاداندیشی و زادگاه مستوره اردلان نخستین زن تاریخ نویس جهان اسلام و شهر مفاخر علم و ادب و هنر و فرهنگ است.

عزت رضایی افزود: سابقه سکونت در شهر سنندج به گذشته‌های دور باز می‌گردد و سنندج فعلی در دوره صفوی و در روزگار شاه صفی در سال 1046 هجری قمری توسط سلیمان خان اردلان پایه‌گذاری شد.

رئیس شورای شهر سنندج با بیان اینکه استاد سلطانی پژوهشگر و نویسنده مطرح و نام آور کشورمان به بهترین شیوه در مورد تاریخ و فرهنگ سنندج صحبت کردند گفت: صحبت در مورد سنندج در حضور چنین اساتیدی همانند انار به اورامان بردن است از این رو تنها به بیان گوشه‌ای از برنامه‌های هفته سنه بسنده می‌کنم.

وی بیان کرد: در بیان جایگاه تاریخی و فرهنگی سنندج همین بس که سنندج زادگاه اساتید و اسطوره‌ها و بزرگمردانی همچون استادان عندلیبی‌ها، یوسف زمانی‌ها و قطب‌الدین صادقی‌ها است که تکیه‌گاه فرهنگ و هنر ایران است.

رضایی تصریح کرد: سنندج از دموکراسی‌ترین شهرهای ایران است که نقش مهمی در پازل هنر و فرهنگ این سرزمین کهن داشته و دارد.

به گزارش تسنیمف زنده یاد عباس کمندی متولد سال 1331 در شهر سنندج است. او از همان سنین کودکی با ادبیات فولکلور کردی آشنا و آثار نبوغ وی برای آشنایان نمایان شد. کمندی در شانزده سالگی به شعر سرایی، قصه نویسی، قصه پردازی مشغول شد. او سال 1349 در سن 18 سالگی در یک مسابقه داستان نویسی در رادیو سنندج مقام اول را کسب کرده و با توجه به کسب این مقام توسط مدیر وقت رادیو به کار در رادیو سنندج دعوت شد.

در سال 1350 پس از شرکت در یک شب شعر با حضور جمعی از بزرگان ادبیات ایران از جمله رحیم معینی کرمانشاهی که با ارایه تنظیم شعر حافظ مسئولیت ترانه سرایی خانه فرهنگ و هنر به عهده وی گذاشته شد.

تا سال 1356 نود و پنج درصد ترانه‌هایی که در رادیو سنندج ضبط می‌شد از خانه فرهنگ و هنر ارائی و پس از انقلاب با همکاری گروه کامکارها کارهای نوایی را شروع کرد.

عباس کمندی پس از پیروزی انقلاب، با همکاری گروه ˈکامکارهاˈ کارهای جدیدی را شروع کرد. سرودن اشعار بیش از 150 ترانه، ساخت و اجرای بیش از 60 آهنگ و ترانه، اجرا و ارایه مجموعه آهنگ‌های گلاویژ، پرشنگ، اورامان و کیژی کورد در سه شماره، گردآوری مظاهر فرهنگ فلکلوریک (فرهنگ مردم)، گردآوری و تحقیق زندگی نامه شخصیت‌های کرد و تبدیل آن به فیلمنامه از آن جمله سنجرخان، سید عطا کل، زندگی پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی، غارت آثار زیویه و میر نوروزی از جمله فعالیت‌های این هنرمند در طول 62 سال زندگی هنری‌اش است.

فیلمنامه‌هایی نیز چون اسب، یک سبد علف، ارثیه مامه‌رحیم، نبرد رمادیه، کوچه سرخ، کاروانسرا و پهلوان پنبه، و تألیف کتاب‌های دیوان شعر کردی و فارسی و پهلوانان کرد زندگی نامه سید علی اضعر کردستانی از جمله آثار وی هستند.

همچنین از عباس کمندی علاوه بر چندین برنامه تلویزیونی، کتاب‌های دیوان شعر کردی و فارسی، جمع آوری اشعار دیوان میرزا شفیع، ورزش باستانی و پهلوانان کرد، زندگی نامه سید علی اصغر کردستانی، اورامان، رمزگشایی در مظاهر فرهنگی و گردآوری اشعار هیجایی ایرانی قبل از اسلام به یادگار مانده است.

عباس کمندی هنرمند پیشکسوت عرصه موسیقی استان کردستان صبح روز پنجشنبه اول خرداد ماه سال 93 در سن 62 سالگی به دلیل ایست قلبی در بیمارستان توحید سنندج دار فانی را وداع گفت.

انتهای پیام/486/

دیگر خبرها

  • عربستان پیش‌نویس قطعنامه آتش‌بس در غزه را به سازمان ملل می‌برد
  • کدام تیم قهرمان یورو 2024 می شود؟ نتیجه 10 هزار شبیه سازی با کامپیوتر!
  • تماشاگران ایرانی در بانکوک همه را غافلگیر کردند (عکس)
  • برنامه‌نویسی، زندگی را هدایت می‌کند | گفت‌وگوی همشهری با مخترع زبان برنامه‌نویسی روبی
  • سنندج؛ خاستگاه فرهنگ و هنر اصیل ایرانی
  • نانوحباب‌های مغناطیسی در کامپیوتر‌ها قابل استفاده می‌شوند
  • اجتماع ۲۰ هزار نفری امام رضایی‌ها در کرج
  • پرسپولیسی‌ها علیه مهندس استقلال
  • ممانعت روسیه از تصویب قطعنامه آمریکایی استقرار سلاح در فضا
  • پرسپولیسی‌ها در مسیر مهندس استقلال